نویسنده مقاله موهن به امام خمینی که به انقلاب سرعت داد که بود؟
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۱۸۸۰۰
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «اخگر انفجار (پیشزمینه و پیآمد مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه») نوشته سید فرید قاسمی تابستان سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد.
سید فرید قاسمی پژوهشگر تاریخ مطبوعات ایران، در اینکتاب سراغ مقاله مشهوری رفته که در آن به امام خمینی (ره) توهین شده بود و باعث شعلهور شدن آتش انقلاب اسلامی ایران و برچیدهشدن سلطنت خاندان پهلوی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دوماه پس از شهادت سیدمصطفی خمینی پسر ارشد امام خمینی در نجف، در روز هفدهم دیماه ۱۳۵۶ مقاله توهینآمیزی با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات چاپ شد. نام مستعار نویسنده اینمقاله احمد رشیدی مطلق بود و روزنامههای سراسری کشور هم وادار به چاپ اینمقاله شدند. کتاب «اخگر انفجار» پژوهشی است که قاسمی درباره اینمقاله، پیشینهها و سپس پیامدهای چاپ آن پرداخته است.
نویسنده واقعی مقاله، پشتپردهنشینهای چاپ اینمقاله، مجریان و عوامل اجرای انتشار مقاله، واکنشها و ... ازجمله مسایلی هستند که درباره مقاله مذکور در اینکتاب به آنها پرداخته شده است.
قاسمی معتقد است چاپ مقاله مورد اشاره یک مانور ناشیانه بود که باعث شد روند سقوط حکومت پهلوی سرعت بیشتری پیدا کند. تنها ۴۰۰ روز پس از چاپ اینمقاله بود که محمدرضا پهلوی سقوط کرد و انقلاب اسلامی پیروز شد. او میگوید ماجرا به یک تکمقاله ختم نمیشود و در آن روزگار که اینمقاله در اطلاعات چاپ شد، زنجیرهای از نگارشها به روزنامههای دیگر تحمیل شد و بهرغم ایستادگی برخی از مطبوعاتیها، مقالات هتاکانه چاپ شدند. کتاب «اخگر انفجار» به قول مولفش، نقیض برخی روایتهایی است که تاکنون در اینباره چاپ شدهاند.
سرآغاز، پیشزمینه، روایتهای نگارش، سیر محتوا، مقالهرسانی، واکنش درونی روزنامهها، پیآمد و پینوشت بخشهای اصلی اینکتاب هستند که بخش «واکنش درونی روزنامهها» خود به ۴ بخش درباره روزنامههای آیندگان، اطلاعات، رستاخیز و کیهان تقسیم میشود.
بهمن ماه ۱۴۰۰ بود که مقالهای در نقد و بررسی کتاب «اخگر انفجار» در مهر منتشر شد و دهه فجر امسال که چهلوپنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است، بهانهای برای بازخوانی و مرور اینمطلب است. در اینمطلب پژوهشهای قاسمی درباره مقاله احمد رشیدی مطلق و روایتهای مختلف درباره آن مورد بررسی قرار گرفته است.
مقاله مورد اشاره در پیوند زیر قابل دسترسی و مطالعه است:
* «قصه مقالهای که به روزنامهنگاران تحمیل و باعث تسریع انقلاب شد»
کد خبر 6016824 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: دهه فجر سید فرید قاسمی فرید قاسمی روزنامه اطلاعات انتشارات جهان کتاب محمدرضا پهلوی حکومت پهلوی رژیم پهلوی انقلاب اسلامی ایران امام خمینی ره کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب انقلاب اسلامی ایران بیست وچهارمین نمایشگاه رسانه های کشور دهه فجر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نقد کتاب انتشارات سوره مهر چهل و یکمین جایزه کتاب سال ترجمه دفاع مقدس نهاد کتابخانه های عمومی کشور سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی روزنامه ها چاپ شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۱۸۸۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بحران ادبیات داریم
مریم حسینیان با تأکید بر اینکه بحران ادبیات داریم، میگوید: مسئله نقد ادبی، کارگاههای ادبی و خاموششدن چراغ جایزههای معتبر را از دلایلی میدانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.
این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب میشود یا باعث میشود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.
او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاعرسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانههای معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاریها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک میکردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی میتواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر میشود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوانهای کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتابها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمیدانیم کدام را انتخاب کنیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاههای آموزشی به ادبیات آسیبزده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار میشود، دو یا سه نفر کتاب منتشر میکنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.
او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سختگیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرونآمده رمان یا مجموعه داستانی مینویسد و ناشران نیز کارشناسی سختگیرانهای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوعها باعث میشود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سالها عنوانهای گردنکلفت نداشتیم.
این داستاننویس یادآور شد: در این سالها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کمرنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصیاش معرفی میکند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموششدن چراغ جایزههای ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ بههرحال کتابها از چند مسیر داوری عبور میکردند که همه اینها فروکش کرده است.
او با بیان اینکه باتوجهبه قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب میشود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود میخرید و شاید از دوتایش خوشش میآمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجهبه قیمت بالای کتاب، مقداری دقیقتر شده و میخواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سالهای اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوانهای متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر میشود اما کتابها کمفروغ هستند. البته این موضوع به نسلهای مختلف داستاننویسی نیز بر میگردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آنها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات میگذارم و همین باعث میشود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.
او درباره اینکه گاه اینطور برداشت میشود که نویسنده برای مخاطبان خاصی مینویسد و به مخاطب وسیع فکر نمیکند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همانطور که ادبیات سطحبندی شده است، مخاطب نیز سطحبندی میشود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمیشود. ما سبکهای مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایینبودن سطح مخاطب است نه ضعیفبودن اثر.
نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم میمیریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان میخوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامهپسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحبنام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابهحال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسندهها سبک خاصی دارند و نمیشود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده میشود.
این داستاننویس خاطرنشان کرد: بهشدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینهبهسینه و از طریق خود مخاطب کشف میشود. اگر کار قابلتأمل باشد، فرق نمیکند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفهای، خوانده میشود. گاه در کارگاهها اثر شگفتانگیزی نوشته میشود که نشان میدهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفهای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کمرمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک میکند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده میشود.
مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی میداند و با بیان اینکه صفحات مجازیاش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگها» هم روایت این بیماریام است و در این دو سال نمیتوانستم در جلسهای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباطهایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسندههایی هستم که پاسخ تمامی پیامها را میدهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتابهایم چه نظری دارند و از جمعبندی نظرها استفاده کردهام.
انتهای پیام